آبان بر روی صحنه در حال بازی کردن نقش مروان ابن مالک بن غوص بوده که یهو این فکر سراغش میاد که:
مونیکا بلوچی خوشگل تره یا دخترش؟!!
تمرکز چیست؟
تا به حال کسی را غرق در کارش دیده اید؟ مثلا خلبانی را که بر فراز اقیانوسی در حال پرواز است و مسئولیت جان هزاران نفر به عهده اش است، یا زیست شناسی را که پشت میکروسکوپش نشسته، یا مهندس معماری که روی طرح یک پل پیچیده کار می کند، یا وقتی که یک بازیگر بزرگ در حال اجرای یک قطعه ی ظریف است؟
چه چیزی واقعا توجه مخاطب را به خودش جلب می کند؟ اینکه هیچ توجهی به دیگران و اطرافش ندارد.و این یعنی تمرکز در بازیگری.
او در کارش همان عملی را انجام می دهد که خلبان، زیست شناس ، یا مهندس معمار در کارشان انجام می دهند یعنی «تمرکز».
تمرکز حالتی است که تمامی نیروهای روحی ما را به سوی موضوع مشخصی هدایت می کند و تا هر زمان که لازم باشد ، تداوم می یابد ، تمرکز یک حالت و یا بهتر بگوییم یک عمل درونی است.
آیا تمرکز یک عمل اکتسابی است یا ذاتی ؟
با توجه به این که هیچ عملی بدون توجه به تمرکز صحیح انجام نمی گیرد باید گفت : انسان در بدو تولد دارای تمرکز است . به دلیل وجود قدرت تمرکز است که همیشه یادگیری کودکان در همه زمینه ها بیشتر و فراگیر تر از بزرگسالان است . به طوری که هر چه عمر انسان افزایش می یابد افکار مختلف ، نگرانی ها و مشغله ها ی او زیاد می شود . بنابراین معطوف کردن افکار پریشان و افکار متراکم به یک نقطه به مراتب مشکل تر از ذهن پاک و منبسط کودکان است.
از طرفی تمرکز نیرویی است که به افکار انسان ، انظباط می بخشد و به انسان این توانایی را می دهد که به خواست خود به آنچه می خواهد برسد . بیندیشد و قدرت فکر و قوای ذهنی خود را بی آنکه مسئله ای نا خواسته ذهن او را آزار دهد یا نیرو و قدرتی به هدر برود .
برای درک بیشتر تمرکز در بازیگری،یک کتابخانه را تصور کنید ، که کاملا بهم ریخته است. بخشی از کتابها رو زمین تلنبار شده و تعدادی دیگر در گوشه ی اتاق افتاده است . کتابخانه دیگری را فرض کنید که کاملا منظم و همه کتاب ها بر اساس موضوع ، ملیت نویسنده ، حروف الفبا و … در هر قفسه چیده شده است. حال شما موفق می شوید براحتی کتاب دو جلدی “برادران کارامازوف” نوشته ی”داستایفکسی” را پیدا کنید ، در حالت اول قطعا هم زمان بیشتری میبرد و هم انرژی !
ذهن متمرکز به کتابخانه ای منظم و چیده شده شبیه است و ذهن آشفته شبیه همان کتابخانه درهم و بهم ریخته . باید توجه کرد که هر دو حالت ، کتابخانه و کتابها وجود دارد.
کلمه تمرکز را خوب به خاطر بسپارید. در هر هنری ، بخصوص در هنر نمایش ، تمرکز در بازیگری مسئله مهمی است.قدرت تمرکز، این اعتماد و اطمینان به قدرت کنترل بر خود، خصلت اساسی هر هنرمند و بازیگر خلاقی می باشد. منتها باید آن را در وجود خود پیدا کنیم و آنقدر پرورش بدهیم تا به نهایت ممکن خودش برسد.
چطور به این تمرکز برسیم؟
یک نکته مهم در تمرکز در بازیگری این است که در بازیگری نوع خاصی از تمرکز لازم می باشد. خلبان هواپیما دستگاه جهت یاب دارد، زیست شناس میکروسکوپ دارد و مهندس معمار آلات و ادوات طراحی خودش را دارد که همه این ابزارآلاتی بیرونی و عینی برای تمرکز و خلاقیت می باشند. و می توان گفت تمام نیروی این دسته از آدم ها روی یک چیز« مادی » هدایت ومتمرکز می شود. مجسمه ساز و نقاش و نوازنده و نویسنده هم همین طور هستند.
اما در بازیگر قضیه به طور کلی فرق می کند. موضوع تمرکز یک بازیگر نقشش می باشد اما تا وقتی که به آن نرسیده است. اما کار خلاقانه بازیگر وقتی شروع می شود که بررسی ها و تمرین هایش تمام شده است. یا بهتر است اینطور بگوییم که بازیگر اول نقشش را از راه « جستجو کردن» خلق می کند، اما از شب اول اجرا شروع به بازی از راه « ساختن» می کند.
در تمرکز در بازیگری باید بدانیم چطور می شود روی چیزی تمرکز کرد که مادی و مشهود نیست ، به عبارت دیگر باید روی احساس هایی که وجود ندارند و قرار است که خلق یا تصور بشوند، به طور ذهنی تمرکز بکنیم.
چطور می توانیم چیزی را که در وجودمان نیست پرورش بدهیم؟
از مراحل ابتدایی شروع کنیم، از گامهای کوچکتر، این گامهای کوچکتر حواس پنجگانه ما هستند : « بینایی ، شنوایی ، بویایی ، لامسه ، چشایی » این ها کلیدهای خلاقیت هنری ما هستند. به عنوان بازیگر باید یاد بگیریم که چطور به این حواس مسلط بشویم وچطور با تمام وجود روی این حواس پنجگانه تمرکز کنیم تا به طور ساختگی آنها را به کار بیندازیم .
به طور مثال : فکر کنید در گوشه اتاقی که نشسته اید موشی وجود دارد که در حال جویدن است حال شما به صدای جویدنش گوش بدهید، خوب حالا به صدای یک ارکستر سمفونی گوش بدهید. چه تفاوتی میان این دو صداست ؟ آیا به عنوان بازیگر وقتی که صدای جویدن ظریف یک موش را می شنوید با موقعی که صدای بلند یک ارکستر سمفونی را می شنوید یک عکس العمل دارید؟ آیا این دو صدا از نظر حجم صدا، بعد صدا و… باهم تفاوت ندارند؟
وقتی که ما تمرکز کافی بر روی حواس پنجگانه خود داشته باشیم قطعا عکس العمل ها بسیار متفاوت خواهد بود اما اگر خیلی سطحی و معمولی به این قضیه نگاه کنیم در هر دو مورد صدا تمام عکس العمل ها و ری اکشن ها سطحی ابتدایی و بی معنی و بیهوده خواهند بود. این امر در مورد چهار حواس دیگر هم صادق است.
یک بازیگر اگر اجازه بدهد که تماشاگر سد راه خلاقیتش بشود، مقصر خودش است ولی اگر بازیگر ، تمرکز در بازیگری داشته باشد هیچ وقت چنین چیزی رخ نمی دهد.
13 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
خیلی خیلی عالی و دقیق و متناسب با مطالب علمی به روز
ممنون 💓
قربانت رضای عزیز… مرسی از حضور و لطفت
همه ی اینا تو کتاب ( بازیگری شش درس نخست )
دقیقا بود
همه ی اینا تو کتاب ( شش درس نخست بازیگری )
مو به مو بود
مثل همیشه ابان جان ❤❤❤
چقد خفن
ممنون از مقاله خوبتون🌹کامل بود و جواب تمام سوالاتم رو در مورد بحث تمرکز گرفتم 🌷
مفید برد یکی دوتا نکته یاد گرفتم ممنونم
ممنونابان برای این همه متن پرکاربرد…ولی کاش میشد دوره های بازیگریت رایگان یا حتی قیمت پایین بود
من خیلی به بازیگری علاقه دارم ولی اصلا پول برای پرداخت کلاس ها ندارم چون گرونه
سلام بازیگر جان… کلی مقاله رایگان میذارم براتون… برای دوره ها هم تخفیف میذارم… خودتم کارتو راه میندازی و کلی پولدار میشی 😍
سلام ابان چطوری مقاله هات خوب و عالی هستن
چنتا کتاب میخام معرفی کنم
شش درس نخست بازیگری.ریچارد بولسلاوسکی.حسن.ملکی
فن بیان .اونجلین مچلین . ترجمه رضا شیر مرز
بازیگری متد
تمرین (در لحظه بودن ) برای تمرکز خوبه ، یعنی در لحظه فقط به چیزهایی که اطرافت هستن توجه کنی ، مثلا می گی الان پاهام روی فر ش دستبافه ، صدای کولر رو می شنوم ، با چشام دفترمو می بینم و…. اینو مشاورم کنکورم می گفت خیلی بهم کمک کرد
سلام و درود خدمتت استاد آبان
بابا جون یه سوال
الان منیکه رشتم زبان انگلیسی هس و میخوام آموزش انگلیسی بدم و پول زندگیمو از اون درواقع بدست بیارم
در کنارش بازیگری
خب عکاسیه من خیلی خوبه و بنظرم این منطقی تر هس
چطور میتونم عکاس باشم بدون اینکه درسشو بصورت آکادمیک و حالا دانشگاه و رشته اصلیم باشه
یعنی بدون آموزش میخوام عکاس باشم
و پول دربیارم
چیکار کنم کجا بروم
وات تو دو وات نات تو دو👀⭐🌹